یادداشت های بظاهر پراکنده در مورد انقلاب مصر – قسمت دوم
سیامک ستوده سیامک ستوده

 
آنچه باعث شد اعتراضات نوامبر سال گذشته باین سوی مصر بر علیه مرسی و قانون اساسی خود نوشته ی او و حامیان اسلامی اش به نیروی محرکه ای برای تداوم انقلاب مصر مبدل گردد، پشتوانه ی توده ای آن، یعنی نیروی مردمی ای بود که وسعت آن جرئت حمله ور شدن به آن توسط دولت مرسی و قلع و قمع خونین ان بدست نیروهای ارتجاعی را نمی داد. چیزی که در انقلاب 57 ایران رخ نداد و در نتیجه با بقدرت رسیدن دولت اسلامی انقلاب نتوانست براه خود ادامه دهد. آیا انقلاب مصر که برخلاف انتظار همه توانست در این مسیر پیشتر برود، قادر به سرانجام رساندن این وظیفه خواهد بود؟ آیا توده ی مردمی که اکنون 7 روز است در خیابانها بر علیه نیروهای سرکوبگر نبردهای جانانه ای را از سر می گذرانند، قادر به سرنگونی رژیم مرسی و وارد کردن انقلاب مصر به مرحله دوم آن خواهند بود؟ هیچکس نمی داند. با اینحال، تا همین جا بزرگترین دستاورد مردم مصر پس از برکناری حسنی مبارک این بوده است که هنوز انقلاب تسلیم ضد انقلاب نشده است. در نتیجه، تداوم انقلاب مصر تاکنون،  مرهون دخالت توده ای مردم بوده است، همانطور که پیشروی بیشتر آن نیز به دخالت گری هر چه بیشتر مردم وابسته خواهد بود. این قانون انقلاب است که هر چه رادیکال تر می شود، بیشتر به اعماق جامعه نفوذ مینماید، و اقشار بیشتری را به میدان مبارزه می کشاند.
***
اینکه آیا سازش و توافق لیبرال های خائن و سازشکار جبهه نجات ملی با مرسی، سلفی ها و ارتش بر سر تشکیل حکومت آشتی ملی قادر خواهد بود کمر جنبش انقلابی مردم مصر را در هم بشکند یا نه هنوز معلوم نیست. ولی بیشک این امر، مردم انقلابی مصر را در بوته ی آزمایشی سخت تر از گذشته قرار خواهد داد. این اتحاد اگر بواقعیت بپیوندد- که دلایل بسیاری برای ان وجود دارد- مگر اینکه پیشروی سریع غلیان انقلابی فرصتی به تحقق یافتن آن ندهد - وسیعترین اتحاد دار و دسته های بورژوایی مصر در برابر طبقه کارگر و اقشار انقلابی مردم را به نمایش خواهد گذارد. اتحادی که در آن هارترین نیروهای سرمایه، از ارتش مصر، سلفی ها و اخوان المسلمین گرفته تا جریانات لیبرال و ناسیونالیست درون جبهه نجات ملی، همگی شمشیرهای از نیام بیرون کشیده خود را برای قلع و قمع نهائی بخش انقلابی مصر آماده نگاه داشته اند. یونس محنون رهبر حزب سلفی النور بدنبال دعوت جبهه نجات ملی به تشکیل دولت آشتی ملی به همراه خود و مرسی، حتی در را بروی عناصری از رژیم گذشته  که متهم به ارتکاب جرمی نشده اند نیز برای پیوستن به این اتحاد باز گذارد. واقعیت هم همواره همین بوده است. وسعت دایره اتحاد و یکی شدن فراکسیون های رنگارنگ بورژوایی همیشه خبر از فوریت و وسعت بلای انقلاب و خطر از دست دادن کامل کنترل برای آنها را می داده است. وقتی که کل بورژوازی با اسم رمز محکوم کردن خشونت با ترس و لرز بدر کوبیدن انقلاب را جار می زند در واقع، با اینکار خود همه نیروهای ضد انقلاب را برای قصابی انقلاب فرا می خواند. در مصر، اینروزها، انقلاب بطور جدی و بی صبرانه برای در هم شکستن دولت سرمایه بدر می کوبند.
***
 در هر انقلاب، شکاف در جنبش همگانی، بیش از هر چیز نشان پیشروی انقلاب است. نشان اینکه برای بخش ناپیگیر آن که از به میدان آمدن توده ی مردم به هراس افتاده است، توقف انقلاب به امری ضروری تر از خود انقلاب تبدیل شده است. این چیزیست که در حال حاضر در مصر در حال رخ دادن است. اینکه جدائی بخش سازشکار جنبش به وسعت آن دامن خواهد زد، و یا با  کشیدن بخشی از مردم بدنبال خود منجر به شکست آن خواهد شد، بستگی به چند چیز دارد. اینکه (1 - رادیکال ترین بخش جامعه (طبقه کارگر) تا چه حد در انقلاب حضور دارد، و (2- به چه میزان به منافع مستقل طبقاتی خود آگاه است، و (3- تا چه درجه می تواند به دلایل سازمانی و رهبری جای خالی لیبرال ها را پر نموده، خود را به رهبر جنبش تبدیل نماید. در یک کلام تا چه حد به منافع خویش خود آگاهی دارد، و این خود آگاهی تا چه حد در حزب و سازمان رهبری کننده آن انعکاس بیرونی یافته است. هر قدم پیشروی انقلاب، در عین حال که شرایط را جهت ورود طبقه کارگر برای ایفای نقش تاریخی اش بیشتر آماده می کند، بهمان اندازه نیز این امر را برای پیشروی بیشتر انقلاب ضروری تر می سازد.   


 


February 3rd, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی